پنجم

پنجم...

همه کارا رو روال گذاشتم و اومدم ایران، گاهی وقتا دلم برای قشنگیای زندکی ایرانم میسوزه، کوهنوردی، دوستای ایرانم و زندگی راحت مامان و بابا، ولی راستشو بخای همونجا رو بیشتر دوست دارم. زندگی راحت و با اسایش اونجا به همه چیش می ارزه. اینکه استرس ندارم شالم تو ماشین بیفته یا عرق سگی رو زیر پالتو قایم کنم یا اینکه دیگه کسی بهم نمیگه قدبلند و دراز، یا مثلا که کسی تو صف ازم جلو نمیزنه و 9 شب تو خیابون دست و پام نمیلرزه و هزارتا دلیل دیگه که منو عاشق اونجا کرده. هر سفر که میام بیشتر عاشق زندگی جدیدم میشم، اما خب باید بپذیرم که خیلی چیزا هم از زندگی قبلیم از دست دادم. + نوشته شده در سه شنبه سی ام آذر ۱۴۰۰ ساعت 9:46 توسط به پر  |  پنجم...ادامه مطلب

چند وقتیه که میخام بیام بنویسم، شاید به خاطر اینکه سال نو شده و دوباره منم و برنامه های جدید سال نویی و به قول خارجکیا رزولوشن 2022. یادمه از رزولوشنای 1400 این بود که هرروز خاطرات کوتاهمو بنویسم و اون وقت چهار ماهه از سال 1400 که اینحا سر نزدم. یه وقتایی با خودم میگم نباید خودمو مقید کنم به انجام بعضی کارا و واسه همینه که خوب از خیلی جیزا جا میمونم و در واقع این همیشه یه خوددرگیری برای من هست که نمیدونم برای من چی درسته و چی غلط. حتی الان هم نمیدونم که این ماه های خالی رو با یه گزارش از شرح حالم تو اون زمان پر کنم یا بذارم جای خالی ماه های مهرو ابان و اذر بمونه.اما خوب اینا که گذشت و باید 2022 رو دریافت. با خودم فکر میکردم چه چیزایی برای 2022 برام مهمه و باید روشون کار کنم.- یوگا رو خیلی جدی تر ادامه بدم.- سنگ نوردی رو به عنوان یه تفریح ثایت تو برنامه همیشگیم داشته باشم.- بودن در طبیعت رو بیشتر اهمیت بدم.- سفر بیشتر برم.- آلمانیم رو پرفکت کنم.- کتاب های بیشتری بخونم و مطالعه رو بیشتر و با دقت تر کنم.- فیلم بیشتر ببینم.- استرس رو کم کنم (شل کنم)- به بدنم و تغذیم بیشتر اهمیت بدم.- اجتماعی تر باشم، قوز نکنم و سعی کنم با همه حرف بزنم.- کارم رو عوض کنم.- خونم رو عوض کنم.- به کانادا سفر کنم.- برای کار داوطلبانه برنامه ریزی و اقدام کنم.سفر ایرانم عالی بود. سفر کیش، سفر تهران و دیدن مژگان، دیدن دوستام، قله زو و کیف کردن از فضاش، کلی وقت گذروندن با مامان و بابا. حالا چجوری برگردم به زندگی نرمال و کار و کار و کار...باز بعد از این پست برم تا پست 1401  + نوشته شده در شنبه یازدهم دی ۱۴۰۰ ساعت 9:28 توسط به پر  |  پنجم...ادامه مطلب

خوب روزای قرنظینه داره به خوبی میگذره ، فقط این استرس درس و مشق نمیذاره حسابی ازش لذت ببریم . شبا راحت سر بر بالین بذاریم. خلاصه که یه خورده تنهاییه داره رو اعصابم میره و اینکه معلوم نیست وضعیت تا کی پنجم...ادامه مطلب

همیشه وقتی یاد اینجا میفتم میخام کلی بنویسم. اینقد بنویسم که دیگه خالی بشم و واسه کسی غر نزنم یا اینقد خوشحالیامو بنویسم که یادم بمونه همیشه باید خوشحال باشم به خاطرشون . اما لحطه نوشتن که میشه تنبلی پنجم...ادامه مطلب

دیشب به خودم قول دادم و بیام بنویسم. حیفه که روز اول فروردین چیزی ثبت نکنم. حیفه که برنامه ریزی و فکر و خیال نکنم و حیفه که ننویسمشون.امروز خیلی خوب و طولانی بود و هنوزم کلی ادامه داره. اول صبح با کلی پنجم...ادامه مطلب

خیلی وقتا شده که ناراحتم ، کلافه شدم ، ناامید شدم و غمگین ، اما میخام همه خوشبختی هایی که  دارم رو بنویسم، بنویسم تا ازشون غافل نباشم، مرور کنم که میتونست خیلی چیزا برای من نباشه و حالا که دارمشون میت پنجم...ادامه مطلب

حس میکنم اولین باره تو زندگیم اینقد حس ناتوان بودن میکنم. حس میکنم خیلی ضعیفم و هیچ کاری ازدستم برنمیاد. هر درسی رو که شروع میکنم بخونم حس میکنم خیلی دیر شده و مغزم کشش نداره. واقعا درمونده شدم. روزا پنجم...ادامه مطلب

چرا که نه؟ واقعا چرا نباید امید داشته باشی؟ چرا این فرصت نباید همونی باشه که مامان همیشه میگه؟ تا حالا اینقد همه چیز یک قضیه به نظرت خوب بوده و حس خوب داشتی؟ پس شاید این دفعه واقعا فرق میکنه! شاید سال 2020 واقعا میخاد برای تو 20 رو نشون بده. پس بریم جلو 

پنجم...

تو بهترین هستی، تلاشت کمه و تنبلی اما هرکاری رو که انجام میدی توش بهترینی ، میدونی باید چطوری هرچیزی رو با سیاست جلو ببری ، دوست دارم و میدونم که موفق میشی :-) اما میخام یه برنامه کوتاه مدت برای خودت پنجم...ادامه مطلب